بسم الله الرحمن الرحیم
همسفر آفتاب
مهر سپهر ادب و دین و داد
اختر روشنگر راه سداد
عارف وارستۀ اهلنظر
عالم والاگهر پاکزاد
دیده فروبست از این خاکدان
حضرت علامۀ نیکونهاد
شیخ علیاصغر کرباسچی
کو ز ازل دل به جهاندار داد
بندۀ محبوب خدا بود و شد
یار علی در ورع و اجتهاد
سرو خرامان گلستان دین
قطب بلنداختر مردان راد
دل چو ز دنیای فریبا برید
در ره تسلیم و رضا پا نهاد
قلعۀ مستحکم ارشاد را
نیز به بازوی محبت گشاد
یافت از او رسم وفا آبرو
خطِ شرف یافت از او امتداد
ماه شبافروز و همای خرد
ابر گهربار و فروغ فؤاد
روز در اندیشۀ گلپروری
در سحر از عطر دعا بود شاد
بود وفادار و فداکار بل
چشمۀ ایثار و نسیم وداد
نطفۀ اخلاق و خلوص و کمال
یافت به دلها ز دمش انعقاد
در غم فقدان جگرسوز او
جلوهگر آمد هنر اتحاد
صدق و صفا بود از او وامدار
زنده شد از فکرت او اعتقاد
در ره دین عمر به سر برد و کرد
در ره بیداری انسان جهاد
بود همو همسفر آفتاب
بود همو همنفس بامداد
راه صلاح آمد از او پایدار
بست در فسق و فجور و فساد
شمع هدایت شد از او شعلهور
گشت از او سوق ضلالت کساد
بزم صفا رونق از او یافته
سوخته زو خاروخس ارتداد
بنده شد و زندۀ بیدار شد
زیور علم آمد و زین عباد
روشن از او چشم و چراغ امید
خرم از او گلشن توحید و داد
معرفتآموز هزاران گهر
آنکه چو او مادر گیتی نزاد
پرورش جان و روان کارساز
آمده از بینش آن زندهیاد
بود مریدان خداجوی را
پیر و پدر، مرشد و شیخ و مراد
پند حکیمانۀ او رهگشا
توشۀ باارزش روز معاد
رو به خدا حامد شوریده گفت:
سایۀ لطفش ز سرم کم مباد
۸تیر۱۳۸۵