سخنرانی آقای محمدعلی فیاض‌بخش در همایش جوان، ازدواج و خانواده از دیدگاه استاد علامه

تاریخ ایجاد: ۱۴۰۱/۴/۱۷

تعداد بازدید:۰

سخنرانی آقای محمدعلی فیاض‌بخش در همایش جوان، ازدواج و خانواده از دیدگاه استاد علامه

در این همایش که با عنوان جوان، ازدواج و خانواده از دیدگاه استاد علامه کرباسچیان در تاریخ 27 اردیبهشت‌ ماه سال 1392 برگزار شد، جناب آقای دکتر محمدعلی فیاض‌بخش دانش آموختۀ دورۀ 19 مدرسۀ علوی و فارغ التحصیل رشتۀ روانشناسی تربیتی از دانشگاه کلن آلمان به ایراد سخنرانی پرداختند.


بسم الله الرحمن الرحیم 

سخنرانی دکتر محمدعلی فیاض بخش در همایش جوان، ازدواج و خانواده از دیدگاه استادعلامه 

آموزش خانواده، میراث دیروز، نیاز امروز، پشتوانه‌ی فردا 

در آمد 

خانواده هسته‌ی اصلی تشکیل هر جامعه‌ای است. بنیان یک جامعه‌ی متعادل و مصون از آسیب‌های اجتماعی در گرو رشد و تثبیت ارزش‌های اخلاقی ـ فرهنگی و نیز پویایی آرمان‌های  تکامل‌گرایانه در خانواده است. از این روی نگاه به خانه و خانواده به عنوان موضوعی مستقل در امر آموزش و به‌پروری در زمره‌ی وظایف تربیتی پرورش‌کاران اجتماعی است. در جوامع سنتی امر تربیت و به‌سازی در حیطه‌ی وسیع و قابل توجهی از درون خانواده‌ها نشأت می‌گرفته است و هم امروز نیز در میان اقوام و مللی که به سنت‌ها پای‌بندتر مانده‌اند، این مقوله در زمره‌ی امتیازات آن جوامع به شمار می‌آید. مدرنیسم آموزشی و پرورشی از آن روی که نقش " درون خانگی " را ناگریز به سازمان‌های اجتماعی و متزایداً به تکنولوژی آموزشی ـ پرورشی سپرد، در امر نقش‌گذاری و تأثیرمداری خانه و خانواده بر فرزندان خواسته و ناخواسته فرو گذاشت و خود را از نیرویی غیر قابل‌انکار در تربیت محروم ساخت. 

ضرورت بازنگری به اهداف، آرمان‌ها و جامعه‌ی آرمانی به خصوص در چارچوب نگرش‌های عقیدتی امروزه امری انکارناپذیر است و این بازنگری در نخستین گام مستلزم آن است که خانواده، این منبع سهل‌الوصول و پر انرژی دوباره به نقش ذاتی خود باز گردد و کنام خویش را در کنار دیگر سازمان‌های رسمی آموزشی ـ پرورشی به روی فرزندان بازگشاید. 

1 ) علوی، در زمره‌ی نخستین مبتکران آموزش خانواده 

خانواده زمانی می‌تواند به عنوان نیرویی فعال و اثرگذار در تربیت فرزندان عمل کند که خود برخوردار از انرژی تربیتی باشد. توان تربیت‌گری مستلزم آموزش‌پذیری و همراهی و هم‌پایی با اقتضائات علمی ـ پژوهشی نوین است. شکاف بین نسلی که امروز بالقوه تهدیدی برای روابط عاطفی، فرهنگی و ارزشی میان والدین ـ فرزندان است، می‌تواند از طریق آموزش خانواده‌ها ترمیم و تدارک گردد. این آموزش‌ها نه لزوما همراه ساختن اولیای دانش‌آموزان با علم و تکنولوژی روز به روز نو شونده، بلکه توجیه و آگاه‌سازی آن‌ها در زمینه‌ی هم‌زبانی، هم-فرهنگی و هم‌پائی آنان با فرزندانشان است. پیش‌بینی و آینده‌نگری این مهم در زمانی حدود چهاردهه پیش‌تر در مؤسسه‌ی فرهنگی علوی و به قیادت و فطانت مرحوم علامه کرباسچیان بنیان مرصوصی را بنا نهاد که امروز  در آموزش و پرورش ایران و نیز در نظام تعلیم و تربیتی برخی جوامع پیشرفته تحت عنوان آموزش خانواده           (Family  Education)  از اعتبار ویژه‌ای برخوردار است. 

اساس این بنیاد بر این تفکر استوار بود که: اولاً پدران و مادران باید به باز تمرینی دقیق و روز آمد از نقش و تکالیف تربیتی خود آگاهی یابند. ثانیاً در حدّ مقدورات و استطاعت فردی، آموزش‌های تئوریک و نظری پایه در امر تربیت را دریافت کنند. ثالثاً در استمرار و تدریج آموزش و دانش‌افزایی خود به عنوان دومین بازوی آموزش و پرورش در کنار مدارس رسمی به ایفای نقش بپردازند. 

2 ) شاخه‌های دانش‌افزایی خانواده 

2 ـ 1 نظام منسجم بهداشت و تغذیه: 

مرحوم علامه کرباسچیان در یک طرح جامع تربیتی نظریه‌ی آموزشی ـ پرورشی خود را تدوین و تنظیم کرده بود. معتقد بود که جسم و روح در تعاملی ناگزیر و هماره مجموعه‌ی نظام شخصیتی فرد را سامان می‌دهد. از این رو در مدخل همه‌ی آموزش‌های اخلاقی ـ تربیتی وی تصحیح نظام تغذیه و بهداشت فرد بود و خانواده‌ها را در این مهم اولین و مؤثرترین پایگاه می‌دید. در برنامه‌های آموزش خانواده که به ابتکار علوی در سال‌های میانی دهه‌ی پنجاه برگزار می‌شد، گاه دیده می‌شد که آموزش‌های تغییر و تربیت ذائقه، دستورالعمل طبخ غذا و چگونگی استفاده‌ی بهینه از مواد غذایی جایی ویژه داشتند. این ژرف اندیشی در حوزه‌ی تربیت جسم در روزگاری بود که آموزش و پرورش پیش‌رفته‌ای هم چون ژاپن، تازه مطالعات نیازمندی‌های تغذیه‌ای و مراقبت-های بهداشتی نوآموزان در سطح دبستان را آغاز کرده بود، مطالعاتی که در طول دو دهه‌ی بعد به افزایش متوسط قد شهروندان ژاپنی انجامید . 

2 ـ 2 نظام منسجم روش‌مندی‌های تربیتی 

جوهر اصلی آموزش خانواده در علوی، تمرکز بر بینش‌مند کردن و آگاه‌سازی والدین به روش‌های نوین تربیتی بود. تدوین جزوات آموزشی مبتنی بر نظریات روان‌شناختی و بهره‌ور از تعلیمات مذهبی ـ اخلاقی، امروز سرمایه عظیمی است که می‌تواند پشتوانه‌ی نظری و روشی این فعالیت، یعنی آموزش خانواده در کشور قرار گیرد. 

با اطلاع و آگاهی اجمالی نگارنده از نظام‌های آموزشی پیش‌رفته در گوشه و کنار دنیا و نظریه‌های (FamilyEducation)  به جرأت می‌توان مدعی شد که نظریه‌ی آموزش خانواده به عنوان منظومه‌ای منسجم از دانش‌افزایی والدین، در زمره‌ی ابتکارات و انحصارات تئوریک علوی بوده است و هر چند در بعد عملیاتی مدیران آموزشی ـ اجرایی و بدنه‌ی علوی و اقمار آن سهمی غیر قابل انکار در این پردازش نظریه دارند، علامه کرباسچیان نظریه‌پرداز اصلی و نخستین این بدیعه‌ی نفیس آموزشی ـ پرورشی بوده است. 

سخنرانی‌های مرحوم علامه در جمع والدین تکمیل‌کننده و بسط‌دهنده‌ی نظام تعلیماتی وی در کلاس‌های دانش‌آموزان بود. اعتقاد راسخ وی به کار بنیانی و تقید شدید او به بهره‌وری در تراز حداکثری و اصرارش به استمرار و پی‌گیری تا حصول به اهداف رفتاری، سه عنصری بودند که نظام نظری آموزش خانواده را در تفکر او سازمان  داده بود. 

از این روی ارتباط منطقی تعلیمات وی در کلاس دانش‌آموزان و بسط و انتقال آن در جمع والدین، دو سر حلقه‌ی ریسمانی بودند که عمق تربیت مدرسه را تا ژرفای خانه‌ها به پیش می‌برد و نظام آموزشی ـ پرورشی پایدار و همه جانبه را به خصوص برای والدین پی‌گیر و علاقه‌مند نهادینه می‌کرد. 

2 ـ 3 نظام منسجم اعتقادآموزی 

سبک و سیاق مرحوم علامه کرباسچیان در تربیت دینی رویکردی منظومه‌ای و روشی کشکولی بود. مبانی نظری اعتقادات را با کاربری‌های عملی اخلاقیات و نیز تقیدزایی بر احکام و مقررات در هم می‌آمیخت و از کاربران نظام تعلیم و تربیتی خود، وجودی چند بعدی از مجموعه‌ی بینش، گرایش و رفتار دینی را طلب می-کرد. 

این رویکرد خود دارای نفاست نظری ـ تئوریک است بدین معنی که بر رویکردهای غالب زمانه‌ی خود که یا توجه افراطی بر نظر بدون عمل بود و یا بالعکس فائق آمد و عملیاتی‌ترین سبک در پرورش دینی را مدنظر قرار داد. همین نظریه در آموزش‌های اعتقادی جلسات والدین پر رنگ و بر جسته می‌نمود. اگر بر بقای روح در نظر و تئوری تأکید و پافشاری می‌کرد، بدون درنگ آن را در عمل به تقید به حق‌الناس پیوند می‌زد. اگر بر مقوله‌ی عصمت و حجیت کلام و عمل معصوم علیه‌السلام تعصب می‌ورزید، آن را به رفتار امام حسن علیه‌السلام با آن مرد شامی متصل می‌کرد و اگر بر اعتقادات مهدوی در حد دویدن خون زیر پوست شفاف گونه‌اش فریاد می‌کشید . آن را به وظیفه‌ی عملی منتظران متصل می‌نشاند و اگر بر رکن رکین اعتقادی توحید و دلایل و براهین عقلی و فلسفی و فطری آهنگ کلام می‌نواخت، آن را به تسلیم و رضا و اعراض از دنیا و اتصال به ماوراء می‌پرداخت و هَلُمَّ جَرّاً! 

اکنون که سخن به تسلیم و رضا کشید و اصطلاح اعراض از دنیا این هماره آهنگ زیرین همه‌ی نغمه‌های علامه به گوش رسید، مناسب است باقیمانده‌ی سخن را به نظریه‌ی نفس خانواده‌ی رضایتمند اختصاص دهیم. 

لازم نمی‌بینم که برای تبیین مفهوم خانواده‌ی رضایتمند استنادهایی به پژوهش‌هایی بیفکنم که در مطالعات تیپ‌شناختی خانواده، پژوهش‌های فرزندپروری و نظریه‌های پر ارج در مقوله‌ی پذیرش ـ طرد و سخت‌گیری ـ سهل‌گیری در پنجاه سال اخیر انبوه در انبوه صورت گرفته است. تنها به یک نمونه ارجاع می‌دهم که در فاصله‌ی سال‌های 1962 تا 1984 در یک دوره‌ی زمانی حدود ربع قرن به محوریت دانشگاه مینه‌سوتا در آمریکا انجام شده است و تا هنوز اکنون گروه‌های پژوهشی متعدد در زیر مجموعه‌ی نتایج این پژوهش که بیش از 2000 خانواده را مورد مطالعه قرار داده است، به ادامه‌ی کار تحقیقاتی مشغول‌اند. 

نتایج این مطالعه‌ی پر ارج طولی بر این باور تأکید می‌آورد که مَن کانَ لَهُ صَبِیٌّ فَلیَتَصابَ لِه 

چون که با کودک سر و کارت فتاد                   پس زبان کودکی باید گشاد 

این مگر جز همان جوهر نفیسی بود که مرحوم علامه را از کرسی استادی فرو کشید و به در آمدن در خرقه‌ی درویشی مدرسه‌داری در آورد!؟ 

و اما امروزمان را چه تکالیف و وظایفی به تناسب تفسیر و تحول زمانه بر دوش است که علامه‌ی ما ترجیع بند سخنانش این بود که: فرزند زمان خویشتن باش و اَلعالِمُ بِزَمانِهِ لاتَهجُمُ عَلَیهِ اللَوابِس. 

امروز نظریه‌ی خانواده‌ی رضایتمند را می‌توان در مؤلفه‌های زیرین و در تعریف تئوریک، این چنین عملیاتی کرد: 

1 ) لزوم آموزش‌های نظری پیش از ازدواج در قالب آموزه‌های رفتارشناسی زوجین در الگوی روابط مؤثر و تفاهیم آمیز 

2 ) ضرورت برگزاری کارگاه‌های آموزشی حل تعارض در رفتارهای ناهماهنگ و تعارض‌زا میان همسران 

3 ) نهادینه کردن باور به زندگی در سایه‌ی مشاور و بهره‌گیری از توان و پتانسیل مشاوره‌های غیر حرفه‌ای درون‌خانوادگی از طریق پر بار کردن روابط صحیح میان‌فامیلی 

4 ) باورمند کردن همسران جوان به بهره‌گیری از مشاوره‌های حرفه‌ای آکادمیک، مشروط به اطمینان از صحت و سلامت فکری مشاوران در حیطه‌های اعتقادی و مذهبی و نیز اطمینان از روی‌کردهای سنتی ـ بومی در ره-نمودهای مشاوران 

5 ) لزوم تطابق ذهنی پدران و مادران نسبت به اقتضائات زمانه در مقوله‌ی همسریابی فرزندان جوان و ایجاد ظرفیت کنار آمدن با تحولاتی که در سبک و سیاق انتخاب همسر در نسل امروز پدیدار شده است. 

6 ) نیز توأمان با نکته‌ی فوق، توصیه، تبیین و ظرفیت‌سازی برای جوانان در آستانه‌ی ازدواج در جهت بهره-مندی از تجارب سنتی و تقیدات خانوادگی و کنار آمدن با تعارض‌های درون خانوادگی در انتخاب همسر 

7 ) آموزش‌های آرام، مستمر و منطقی و نه لزوماً ضربتی و شعارگونه در جهت پذیرش ازدواج‌های بی‌تکلف و فرهنگ‌سازی برای فهم و باور عملی نسبت به نظریه‌ی خانواده‌ی رضایتمند 

8 ) گسترش و تعمیم کلاس‌های آموزش خانواده، از داخل مدارس که عجالتا و عمدتا در صورت‌های تشریفاتی و بر اساس چارچوب کسب امتیازات رده‌بندی در آمده است به کلاس‌های تخصصی در زیر موضوعات مرتبط با نیازهای تشکیل زندگی و تربیت فرزند 

برخی از سرفصل‌های این کلاس‌ها را می‌توان در موضوعات ذیل فهرست کرد: 

الف ) آشنایی با ادبیات مهرورزی و سخن گفتن نفیس 

ب ) توانایی مدیریت خشم و برانگیختگی‌های ارتجالی در تعارض‌ها 

ج ) تواناسازی و بازپروری مهارت ارتباط سازنده‌ی میان فامیلی 

د ) آموزش‌های عقل معاش در جت نهادینه‌سازی فرهنگ قناعت 

هـ ) آموزش‌های روان‌شناختی مبتنی بر آموزه‌های دینی در جهت نهادینه‌سازی فرهنگ آرامش و رضایت از زندگی 

و ) آموزش‌های اعتقادی ـ روان‌شناختی به منظور نهادینه کردن فرهنگ شکر و توکل و تسلیم 

ز ) توانمندسازی زوجین جوان در روابط گفتاری و ادبیات تفاهم با فرزندان 

ح ) تدوین برنامه‌های درسی تفکیکی و زمان‌بندی شده برای آموزش والدین در مواجهه با دوره‌های تحول سنی فرزندان 

ط ) تدوین و گردآوری تجارب موفق از خانواده‌های موفق و رضامند در قالب مستندات عملی و بهره‌گیری نظام‌مند از حضور والدین موفق و مجرب در حلقه‌های کارگاه‌های آموزش خانواده 

ی ) آگاه‌سازی و مصون‌سازی زوج‌های جوان نسبت به آسیب‌شناسی های وفاداری همسری و ایمن‌سازی ذهنی ـ عاطفی همسران در برابر دنیای مجازی آسیب‌های خانوادگی 

ک ) تدوین و اجرای علمی و دور از حیا و شرم‌های افراطی برنامه‌ها و آموزش‌هایی که به سطح لذت‌مندی زناشویی در تراز حداکثری کمک می‌کند. نگاهی  به تحلیل محتوای  علل طلاق‌ها نه تنها در جامعه‌ی ایران که در بسیاری از جوامع، ضرورت پرداختن جدی و دور از محافظه‌کاری‌های نا به جا به این مهم را توجیه می‌کند: کدام مهم ؟ تلذذ هم‌پا، مساوی و حداکثری زناشویی 

  

خاتمت گفتار 

یک نکته بیش نیست غم عشق و این عجب                    از هر زبان که می‌شنوم نامکرر است 

دو سال بعد از وفات مرحوم علامه، کتاب نوای عهد دلبندی را پیامد حدیث آرزومندی با این زیر عنوان به دوستدارانش هدیه کردم: وفات علامه تولدی دوباره. امروز پس از یک دهه از رحلت آن والاگهر بر خود می‌بالم که آن پیش‌گویی عنوان‌گونه درست از آب در آمده است. 

علامه تازه پس از مرگش حیات یافته‌ست که: از چنین مردن کجا او کم شده است؟! زین روی که: 

بار دیگر هم بمیرم از بشر                                        تا بر آرم با ملایک بال و پر 

علامه نه تنها در زمان خود رود جاری اندیشه و آرمان و عمل و جهاد بود که امروز هم‌چنان جلوتر از زمان ما عَلَم و طلایه‌دار راه همه‌ی کسانی است که درد آدم‌سازی دارند و عجب کلید واژه‌ای بود این اصطلاح وی و راستی را بر کدام ده‌ها و صدها کلید واژه‌های او اعجاب نتوان کرد !؟ 

باری، اگر امروز علامه در میان ما بود، چندان دور از تصور نمی‌نمود اگر هم‌پای مدرسه‌داری برای احداث، مدرسه‌بانی بر والدینشان و آموزش‌گری بر تصمیم‌گران ازدواج را فریاد می‌کرد؛ آن گونه فریادی که همه‌ی وجودش می‌شد سحر کلام ، اقدام یک‌تنه به قیام و به کرسی نشاندن یک پیام. 

والسلام




نظر

«در زیر آسمان هیچ کاری به عظمت انسان‌سازی نیست»

علامه کرباسچیان
شبکه های اجتماعی
رایانامه و تلفن موسسه

info@allamehkarbaschian.ir - ۰۲۱۲۲۶۴۳۹۲۸

All content by Allameh is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. Based on a work at Allameh Institute