خاطرات آقای محمدرضا علی‌‌‌‌‌رضایی از استاد علامه و استاد روزبه در همایش آرامش‌‌‌‌‌جویی در مکتب تربیتی استاد

تاریخ ایجاد: ۱۴۰۱/۴/۳۰

تعداد بازدید:۰

خاطرات آقای محمدرضا علی‌‌‌‌‌رضایی از استاد علامه و استاد روزبه  در همایش آرامش‌‌‌‌‌جویی در مکتب تربیتی استاد


بسم الله الرحمن الرحیم

بنده به عنوان  دبیر ورزش به دبیرستان علوی معرفی شدم. ابتدا فکر می‌‌‌‌‌کردم این دبیرستان در حد مدارس دیگر است. وقتی وارد علوی شدم، دیدم نه! تدریجا به عظمت و بزرگواری عزیزانی مثل مرحوم علامه و مرحوم روزبه آشنایی پیدا کردم؛ دیگر خود را به عنوان دبیر احساس نمی‌‌‌‌‌کردم بلکه شاگرد مکتب علوی می‌‌‌‌‌یافتم . در هر صورت در حد بضاعت خود توشه برداشتم .مدرسه‌‌‌‌‌ی علوی‌‌‌‌‌ هم برای معلم و هم برای شاگرد، آموزشگاه بود. بودند دبیرانی که مثل من فکر می‌‌‌‌‌کردند این دبیرستان هم مثل دبیرستان‌‌‌‌‌های دیگر است، اما به تدریج در می‌‌‌‌‌یافتند که این جا چیز دیگری است.

سال اول که در دبیرستان مشغول  شدم، مرحوم علامه به من فرمودند: جمعه صبح‌‌‌‌‌ها چه کار می‌‌‌‌‌کنی؟ عرض کردم: دعا می‌‌‌‌‌خوانم .ایشان فرمودند: بچه مسلمان ها نیاز دارند، بیا به مدرسه کمک کن! صبح جمعه آمدم دبیرستان درب زدم . از داخل مدرسه صدای آب را می شنیدم اما درب را باز نمی‌‌‌‌‌کردند! صبر کردم. چند دقیقه طول کشید. دیدم یک نفربه سرعت درب را باز کرد ودوید رفت توی دفتر. آمدم دیدم علامه است که آب حوض مدرسه را می‌‌‌‌‌کشیده! خندید و گفت: اگر می‌‌‌‌‌دانستم تو هستی، درب را باز می‌‌‌‌‌کردم.

مرحوم علامه درسال‌‌‌‌‌های اول که مستخدم نداشتیم، خودش نظافت مدرسه را انجام می‌‌‌‌‌داد، قبا را بالا می‌‌‌‌‌زد و حیاط را نظافت می‌‌‌‌‌کرد، تخته‌‌‌‌‌ها را پاک می‌‌‌‌‌کرد، حتی دست‌‌‌‌‌شویی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را می‌‌‌‌‌شست که وقتی بچه‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌آیند، تمیز باشد.

به نظر بنده اگر علامه بود و روزبه نبود،این موفقیت برای علامه و علوی نبود و اگر روزبه بود وعلامه نبود، این موفقیت نبود. علامه و روزبه دو یار هم‌‌‌‌‌راه و هم‌‌‌‌‌فکر بودند. فکر نمی‌‌‌‌‌کنم در زمان ما کسی به جامعیت علمی روزبه در علوم قدیمه و جدیده باشد.

 می‌‌‌‌‌خواهم  خاطره‌‌‌‌‌ای  از مرحوم روزبه برای شما نقل کنم. من در مدرسه ناهار بچه‌‌‌‌‌ها را اداره می‌‌‌‌‌کردم وبه حیاط وکتاب‌‌‌‌‌خانه هم نظارت داشتم. معمولا دم درب دبیرستان یک نفر مستخدم می‌‌‌‌‌نشست. در مدرسه هم فروشگاهی داشتیم که شاگردان برای تهیه‌‌‌‌‌ی خوراکی نخواهند از مدرسه خارج شوند. البته کسانی که منزلشان نزدیک بود، برای خروج از مدرسه کارتی داشتند ولی بقیه جز با اجازه‌‌‌‌‌ی مدرسه حق خروج نداشتند. یک روز آمدم دم درب مدرسه، دیدم مستخدمی که باید آن‌‌‌‌‌جا باشد که کسی بیرون نرود، نیست و مرحوم روزبه - رییس دبیرستان با آن مدارج علمی - به جای او روی صندلی نشسته است! گفتم: فلانی کجاست؟ ایشان تمام قد ایستاد و فرمود: گفته-ام برود برای من ناهار بخرد. گفت: اگر از این جا بروم و نباشم، آقای علی‌‌‌‌‌رضایی مرا مؤاخذه می‌‌‌‌‌کند. من به ایشان قول داده‌‌‌‌‌ام که تا وقتی برگردد، سر جایش بنشینم. حالا ناهار مرحوم روزبه چه بود؟ یک کاسه ماست،یک تکه نان، یک خرده سبزی! من خجالت کشیدم ومثل بادکنکی که به آن سوزن بزنند، باد و ورمم خوابید. به مرحوم روزبه عرض کردم: خواهش می‌‌‌‌‌کنم شما تشریف ببرید دفتر، من این جا هستم تا آن عزیز برگردد.  ایشان فرمودند: نه، شما وظیفه‌‌‌‌‌ی دیگری دارید، بروید مشغول کار خودتان باشید. واقعا علامه و روزبه در رفتار وگفتار به ما درس می‌‌‌‌‌دادند.

آقای ماوندادی یکی از اولین مربیان دوره‌‌‌‌‌ی جدید ورزش، زرتشتی و آدم خیلی پاکی بود وبه خاطر پاکی علوی هم خیلی به علوی علاقه داشت. آن وقت هیچ مدرسه‌‌‌‌‌ای نرمش صبح‌‌‌‌‌گاهی نداشت. یک روز صبح آمد دبیرستان علوی ونرمش بچه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها را دید وخیلی لذت برد. آمد پشت بلندگو شروع کرد به تمجید کردن از ما که آقای علی-رضایی این طور، آقای علی‌‌‌‌‌رضایی آن طور... ما هم جوان بودیم و بدمان نمی‌‌‌‌‌آمد از ما تعریف کنند.

من او را تا دم درب بدرقه کردم و برگشتم.  مرحوم علامه با حرکت دست، بنده را احضار کردند. با خودم گفتم: خدایا! چه کار غلطی کرده‌‌‌‌‌ام؟ آمدم خدمت آقای علامه نشستم. فرمودند: احثوا التراب فی وجوه المداحین به صورت مدح کنندگان وچاپلوسان خاک بپاشید. بعد رویشان را برگرداندند. یعنی برو دنبال کارت! ببینید چه قدر دقیق به خال می‌‌‌‌‌زد! بی‌‌‌‌‌خود، علوی، علوی نشد.

خاطرات ارزنده‌‌‌‌‌ی این بزرگان خیلی بیش از این موارد است که باید در فرصت‌‌‌‌‌های مناسب بیان گردد. امیدواریم که بتوانیم راه آنان را ادامه دهیم.

   والسلام




نظر

«در زیر آسمان هیچ کاری به عظمت انسان‌سازی نیست»

علامه کرباسچیان
شبکه های اجتماعی
رایانامه و تلفن موسسه

info@allamehkarbaschian.ir - ۰۲۱۲۲۶۴۳۹۲۸

All content by Allameh is licensed under a Creative Commons Attribution 4.0 International License. Based on a work at Allameh Institute