از نگاه یاران | تیزر قسمت پنجم | مرحوم حجتالاسلام محمد شریف مهدوی شاهرودی
از نگاه یاران | قسمت پنجم: حجتالاسلام محمد شریف مهدوی شاهرودی
مصاحبهی حجة الاسلام شیخ محمد شریف مهدوی (82/10/15)
بسم الله الرحمن الرحیم
من با قلبی پر از اندوه مصیبت از دست دادن بزرگ شخصیت جهان علم و تربیت حضرت حجت الاسلام والمسلمین آقای علامه كرباسچیان را به علاقمندان، دوستان، شاگردان و همه آنها كه در طول عمر خودشان بهرهای از وجود مقدس ایشان بردهاند و همهی آنهایی كه به طور غیرمستقیم از شاگردان این عالم بزرگوار استفاده كردهاند و همهی آنهایی كه شاهد خدمات این شخصیت بزرگ جهان تشیع و علم و تربیت بودهاند، تسلیت عرض میكنم.
چه بگویم از مردی كه نمونهی نظم وانضباط بود. به عنوان یك كارمند ایشان در طول مدتی كه در دبیرستان علوی در دههی 50 تدریس می كردم، درسهای بزرگی از ایشان یاد گرفتم. نظم و انظباط ایشان که در اسلام نیز سخت مورد تأکید است به گونهای بود که ما می توانستیم ساعت خود را با رفت و آمد، حضور و غیاب و حركات ایشان تنظیم كنیم. حضور به موقع در محیط آموزشی، رسیدگی به تمامی مسائل، سركشی به همهی زوایای مدرسه و دقت و مراقبت در اینكه همه چیز سر جای خود قرار داشته باشد، از ویژگیهای مرحوم علامه بزرگوار بود و طبعا همکاران ما در مدرسه از ایشان بسیار آموخته اند.
ما میتوانیم نتیجهی خدمات ایشان را در مدیران كنونی بسیاری از مدارس، دستگاههای حكومتی و شركتهای خصوصی شاهد باشیم. پرورش یافتگان مدرسهی علوی تحت مدیریت این شخصیت بزرگوار، فرا گرفتهاند که چهگونه با قوت و اقتدار و نظم به ادارهی موسسات زیرنظر خود بپردازند و مدیریتی همراه با تقوی و تدین داشته باشند.
بهطور قطع و یقین افرادی كه زیر نظر این شخصیت بزرگ تربیت یافتهاند، از امینترین و معتمدترین افراد در مملكت اسلامی ما هستند. شخصیتی كه نمونهی زهد و تقوا بود. او كه میتوانست با یك تلفن بازار تهران را به حركت درآورد و سیل سرمایههای مادی را برای كارهای خیر جمع كند، خودش در سادهترین خانه زندگی میكرد و ساده ترین لباس را میپوشید. او مقید بود برای كادر مدرسه امكانات مناسب فراهم كند تا آنها با آرامش و اطمینان و با توجه و دقت بیشتری كار كنند. ازمعلمین سؤال میكرد كه شما چقدر نیاز دارید تا زندگی آرامی داشته باشید و بتوانید خوب كار كنید و سعی میکرد همان را تأمین كند، اما زندگی خود او بسیار بسیار ساده بود. او تلاش میكرد غذای مدرسه غذای مناسبی باشد، اما خودش غذای بسیاربسیار سادهای مثل نان و ماست را دركنار همکاران میخورد.
مرحوم علامه بزرگوار، همت اصلی خود را آموزش و پرورش نسل جوان قرار داده بود. ایشان میدانست و همیشه تكرار میكرد كه بزرگترین و ارزشمندترین سرمایهگذاری در بخش آموزش و پرورش است و از این راه است كه ما میتوانیم نیروهای مؤثری را برای آیندهی اجتماع تربیت كنیم. او میفرمود: بیمارستان ساختن، كار خیری است ولی شما وقتی بیمارستانی میسازید، مریضی را شفا میدهید كه سرانجام خواهد مرد، اما با پرورش یك عالم، یك متخصص، یك نیروی متدین وارد و مسلط به کار و تحویل دادن او به اجتماع، جامعهای را زندگی جاوید میبخشید و امتی را نجات میدهید. احیای نفس، دادن حیات معنوی و علمی و روحانی است. این باور علامه كرباسچیان بود و در این راه تلاش میكرد و دیگران را تشویق میكرد كه در امر آموزش و پرورش و تأسیس مدارس همت بگمارند و برای افرادی كه در این زمینه قدم برمیداشتند، تقدس خاصی قایل بود. لذا همیشه از همكار و یار دیرینه ی خود، مرحوم روزبه رضوانالله تعالی علیه به خوبی و نیكی یاد میكرد و در این زمینه از كارهای خود چیزی نمیگفت و به رخ نمیكشید. اما مرتب زحمات و تلاشهای مرحوم روزبه را متذكر میشد.
مرحوم علامه كرباسچیان دارای تأثیر كلام بسیاربسیار شدید و قوی بود. من احساس میكردم هراز چندگاهی نیاز دارم ایشان تذكری به من بدهد. بسیاری از مواقع كه صبحها وارد دبیرستان میشدم، ایشان مرا صدا میزد و چند دقیقه با من صحبت میكرد كه تأثیر آن تا مدتها در من باقی بود. من گاهی در جلسات درس قرآن صبح ایشان كه برای اول دبیرستان بود شركت میكردم. ایشان در آن كلاس با یك همت بزرگ و دقت بسیار بالا و ظرافت خاصی، مسائل مربوط به دوران بلوغ و مسائل جنسی و مشكلات این سنین را در قالب تفسیر سورهی یوسف آموزش میداد و بچهها استفاده میكردند. درهمان درسگاهی وقتها که وارد مسائل عرفانی و موضوعاتی مربوط به زهد وتقوا و عبادت و توجه به خدا میشد، همه منقلب میشدند. مثلا وقتی به نماز شب اشاره میكرد تا ده پانزده روز گویی یك نیروی پنهانی ما را نصف شب بیدار میكرد برای نماز شب و عبادت. این تأثیر گفتار مرحوم علامه كرباسچیان به علت این بود كه خود او به آنچه میگفت ایمان و اعتقاد داشت و از صمیم دل حرف میزد.
مرحوم علامه كرباسچیان در زمینه ی تعلیم و تربیت خود معلمین اصرار فراوان داشت. او معتقد بود آنها باید به روز باشند، مثلا معلم ریاضی باید دائما امكانات در اختیارش باشد و دانش خودش را افزایش دهد. یا معلم زبان باید با آخرین روشها و سیستمهای آموزشی آشنا گردد هر چند در این راه مجبور باشد به نقاط دوردست دنیا سفر کند و با دست پر برگردد تا بهترین روش را در آموزش زبان به کار گیرد.
من خاطرم هست ایشان جلساتی هفتگی برای معلمین تمام وقت مدرسه میگذاشت و در هر هفته از یك نفر میخواست یك كتاب تربیتی را مطالعه كرده و در آن جلسه صحبت كند و روی آن موضوع تربیتی بحث شود تا در عمل اجرا گردد.
در پایان من به راستی میتوانم بگویم درسهای فراوانی از ایشان گرفتم. ایشان حق بزرگی بر گردن همهی ما و مردم مملكت ما دارد. این آثار و باقیات الصالحاتی كه از ایشان برجای مانده و مدارسی كه شاگردان ایشان تأسیس كردند و ان شاء الله میلیونها نفری كه فارغالتحصیل این مدارس در امروز و فرداها خواهند شد، بتوانند این مملكت را اداره كنند.
خلاصه مرحوم علامه كرباسچیان بركات زیادی از خود به جای گذاشت و همهی ما مدیون ایشان هستیم.