بسم الله الرحمن الرحیم
از تشریف فرمایی همهی سروران گرامی كه لطف فرمودند و این دعوت را پذیرفتند تشكر میكنم. این مدرسه به لطف خداوند از برکت اساتیدی مثل جناب آقای روزبه و جناب آقای علامه ایجاد شده است چون ما در دوران نوجوانی از بركت وجود آنها استفاده كردیم و آنها همیشه در زندگی ما حاضرند و ما زنده بودن آنها را لمس میكنیم. با برپا بودن این مدارس و مجالس یاد این اساتید برای كسانی كه از بركت وجود آنها مستقیما استفاده نكردند، زنده میشود من در اینجا خواستم نكتهای از جناب آقای علامه كه همیشه در ذهنم مانده خدمتتان عرض میكنم.
آقای علامه از جهت وقت شناسی ویژگی جدی داشتند. ما هر وقت در طول شش سال دبیرستان صبحها مدرسه میآمدیم، میدیدیم ایشان قبل از همهی دانش آموزها حضور داشتند یا وقتی به منزل ایشان میرفتیم، یادمان نمیآمد كه ایشان قبل از این كه ما دم درب برسیم درب را باز نكرده باشند. صدا میزدند: بفرمایید. در این باب بسیار حساس بودند. خاطرهای بیست سال پیش اتفاق افتاد كه حساسیت ایشان برای ما بسیار سازنده و ارزنده بود. عقیدهی ایشان این بود كه اگر كار خیری را بتوانند انجام بدهند، به هر قیمتی شده باید آن را انجام دهند و بارها میفرمودند: آقا پیش خدا مسئول هستی اگر كاری را بتوانی انجام بدهی و ندهی، و اگر تأخیر بیاندازی، در پیش گاه خدا باید پاسخ گو باشی.
چند روز از اول مهر گذشته بود ایشان زنگ زدند و گفتند: این كار را شما حتما انجام بده. سال تحصیلی هم شروع شده بود و نمیشد این كار انجام بشود. من خیلی تلاش كردم ایشان را منصرف كنم گفتم: سال تحصیلی شروع شده و جا به جایی ممكن نیست و بهتر است این كار به سال تحصیلی آینده موكول شود. من خودم اول اردیبهشت ماه به شما زنگ می زنم! این گفتگو از خاطر بنده گذشت. اول اردیبهشت ماه بعد از نماز صبح تلفن زنگ زد. برداشتم دیدم آقای علامه است. خیلی تعجب كردم و اصلا تاریخ در ذهنم نبود. دیدم ایشان همان مطلب را یادآوری كردند. ما خودمان با این كه از روش های جدید در وقت شناسی استفاده میكنیم ولی به اندازهی ایشان اصلا موفق نشدیم. حساسیت ایشان روی زمان بعد از این جریان من را به این باور رساند كه قطعا ایشان آینده را میدیده و شاید همین الآن را میدیده كه ما اینجا جمع شدهایم و راجع به ایشان بحث می كنیم.
یك بار آقای علامه جلوی مدرسهی روزبه به من گفتند: این كار را كه شروع كردی، دویست سال کار است. من احساسم این است كه ایشان قطعا این بحث را كاملا متوجه بود و حساسیتش را كاملا لمس می كرد.
برای شادی روح جناب آقای علامه و جناب آقای روزبه فاتحه ای بخوانیم.