نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 29»
اگر بدىها را مىبینید یا در مقام عیبجویى از دیگران هستید، بدانید که خودتان بَدید. آدم خوب بدىها را نمىبیند، بلکه فقط خوبىها را مىبیند. سگى سر راه افتاده بود، کثیف و متعفن. مردم از بدىهاى او مىگفتند. وقتى نوبت به حضرت عیسى(ع) رسید، فرمود: «عجب دندانهاى سفیدى دارد.» دیده ز عیب دگران کن فراز صورت خود بین و در او عیب ساز در همهچیزى هنر و عیب هست...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 29»
حضرت امام حسین(ع) در نزدیکى کربلا دستور داد که مشکها را از آب پر کنند. بعد که لشکریان حر رسیدند، به همه، حتى به اسبهاى آنها آب دادند و به شکم اسبها هم آب پاشیدند تا خنک شوند. یکى از آنها گفت: «من از شدت تشنگى نمىتوانستم دهانۀ مشک را در دهانم نگه دارم. خود امام حسین(ع) دهانۀ مشک را بهقدرى در دهانم نگه داشت تا سیراب شدم و...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 29»
امیرالمؤمنین(ع) در موقع نماز بدنش مىلرزید و رنگش زرد مىشد و مىفرمود: «بندۀ ذلیل مىخواهد به پیشگاه مولاى بزرگ برود.» اما ما نه ذلیلبودن خودمان را فهمیدیم و نه بزرگى خدا را، و الا ما هم همینطور مىشدیم. ممکن است بگویید: «همه در نماز بىتوجهاند.» آیا اگر فردا همه از خانه لخت بیرون آمدند، شما هم این کار را مىکنید؟ اگر همکلاسی شما هنوز بچه است و به نماز...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 28»
او خدو انداخت بر رویى که ماه سجده آرد پیش او در سجدهگاه در زمان انداخت شمشیر آن على کرد او اندر غزایش کاهلى گشت حیران آن مبارز زین عمل از نمودن عفو و رحم بىمحل گفت بر من تیغ تیز افراشتى از چه افکندى مرا بگذاشتى گفت من تیغ از پى حق مىزنم مالک روحم نه مملوک تنم این شعر در زندگى آیندۀ شما ان شاء الله اثر...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 28»
از على آموز اخلاص عمل شیر حق را دان منزه از دغل در غزا بر پهلوانى دست یافت زود شمشیرى برآورد و شتافت [استاد:] «’غزا‘ را با چه مىنویسند؟» «با ’ز‘، یعنى جنگ.» نشست روى سینۀ عمروبنعبدود. او خدو انداخت بر روى على افتخار هر نبى و هر ولى آب دهان انداخت به صورت امیرالمؤمنین(ع). حضرت از روى سینهاش بلند شد و رفت. این درس را یاد بگیرید: اگر...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 28»
احساس بزرگوارىهایی که در بشر وجود دارد به بشر مىفهماند که غیر از تن، روحى در باطن او هست که او را بهسوی خوبىها مىکشاند. این منطقى است که اگر کسى به آن توجه کند، کاملاً مىتواند در مسئلۀ اثبات روح موفق شود. با این منطق، مسیر زندگى انسان کاملاً عوض مىشود، یعنى مىگوید: «من انسانم، چرا سگصفت باشم؟» اگر پا روى دم سگ بگذارى، پاچهات را مىگیرد. من...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 28»
امیرالمؤمنین(ع) شبها درِ خانهها روى خاک مىنشست و بچههاى یتیم را روى زانو مىنشاند و نان و خرما به دهانشان مىگذاشت. بعد در خرابهها مىرفت و زیر قباى یهودىهاى فقیرى که آنجا بودند نان مىگذاشت. شما را بهخدا، یک نفر پیدا کنید در همۀ دنیا که بگوید على دیوانه بوده. چرا این پولها را خودش نمىخورد؟ چرا ویلا نمىساخت؟ شما را بهخدا، یک نفر را در همۀ دنیا پیدا...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به آموزگاران 78»
پیامبر اکرم(ص) نفرمود: «من مبعوث شدم که شما نماز بخوانید، نماز شب بخوانید، روزه بگیرید، مکه بروید، کربلا بروید و...»، بلکه فرمود: «بُعِثتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الأخلاق»؛ (مبعوث شدم تا بزرگواریهای اخلاق را کامل کنم). این یعنی بقیۀ انبیا(ع) هم برای همین آمدند، اما من آمدم کار آنها را تمام کنم. گاهی پیش میآمد که شاگردی به آقای روزبه جسارت کند. وقتی میرفت برای عذرخواهی، ایشان میفرمود: «کجا؟ چه؟» تا...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به دانشآموزان 1 جلسه 27»
کسانى که خواستند ما را به ذلت بکِشند و کاری کنند هرچه مىخواهند انجام دهیم ایمان به بقاى روح را از ما گرفتند. مىگوید مسلمان است، نماز مىخواند، روزه مىگیرد، ولى عقیده به بقاى روح ندارد. کسى که عقیده به بقاى روح دارد، اگر کرۀ زمین را به او بدهند، یک پوست جو از دهان مورچه نمىگیرد. توجه کنید، مىگویم: «کرۀ زمین»، نه یکمیلیون یا دومیلیون. علىبنابىطالب(ع) مىفرماید: «مىدانى...
نمایه «پیشوایان دین»، در «به آموزگاران 77»
یک روز مرحوم آقای روزبه وضو گرفته بود و میخواست وارد سالن شود. به ایشان گفتم: «آقا منزل شما مناسب نیست. اجازه میدهید خانهای تهیه کنیم؟» گفت: «من که ندارم.» گفتم: «قسطی بپردازید.» خندید. گفت: «اسامه کنیزی را یکماهه خرید. وقتی پیغمبر(ص) شنیدند، فرمودند: ’اسامه چه آرزوی درازی دارد.‘» این روح روزبه است که توانسته چندهزار نفر و غیرمستقیم چندمیلیون انسان را بسازد، نه فیزیک، شیمی، عربی، فقه و...
صفحه: